3 کارگاه تخصصی با حضور روانشناسان، قضات و مددکاران
ارائه ۲۳ مقاله
ارائه و رونمایی ۱۶ پوستر
ملکی در پایان، ضمن اشاره به امتیاز بازآموزی این کنگره، از تمام دغدغهمندان برای همراهی و حضور فعال در این رویداد مهم ملی، دعوت کرد.
لازم به یادی آوریست نخستین کنگره ملی چالشهای حقوقی و قضائی بیماران روانپزشکی، از پنجم تیر ۹۸ به مدت سه روز در سالن اجتماعات شهید احمدی روشن دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی برگزار خواهد شد.
در مورد مسائل بیماران روانپزشکی بیشتر بدانید:
به مناسبت برگزاری کنگره چالشهای بیماران روانپزشکی
۱۵ سال از زمانی که بیمارستانها موظف به اختصاص ۱۰درصد از تختهای بستری به بخش روانپزشکی شدند، میگذرد اما براساس آمار این اتفاق تنها در ۴۰درصد بیمارستانهای دولتی افتاده و در نتیجه امروز با کمبود ۳۰هزار تخت بیمارستانی در کشور مواجه هستیم. کمبود تخت خالی این بیماران را در صفهای طولانی انتظار بستری شدن قرار داده و البته همان ۱۰هزار تخت موجود نیز استانداردهای لازم را ندارند. سال ۹۱مراجع رسمی اعلام کردند که ۲۱/۱درصد مردم کشورمان به نوعی دچار اختلالات روانی هستند. این در حالی است که سازمانهای بیمهگر اعتقاد چندانی به تحت پوشش قرار دادن بیماران روانی ندارند و بهدلیل هزینههای بالای درمان بیماریهای روانی خانوادهها ترجیح میدهند به جای بستریکردن بیماران در بیمارستان به مراقبت از آنها در خانه بپردازند. نبود پوشش دولتی کافی باعث شده بخشی از این بار را خیریهها و انجمنهای غیردولتی بر دوش بکشند. آخرینبار نیز این وزیر بهداشت بود که درباره کمبود تخت برای بیماران روانی هشدار داد.
کمبود تختهای بیمارستانی مختص بیماران روانی موضوعی است که از سالهای دور مطرح بوده و همچنان بر زمین مانده است. یکی از دلایل اصلی این تأخیر، موضوع خودگردانی بیمارستانهاست که مسئولان و روسای بیمارستانها را به سمت درآمدزایی بیشتر سوق میدهد. وقتی درآمدزایی و خودگردانی برای یک بیمارستان حاکم باشد، مسئولان بیمارستان ترجیح میدهند به جای خدمت به بیماران روانی و بیماران سوختگی که بیشتر هزینه دارند تا سودآوری، دستگاههای گران قیمت تشخیصی بیاورند و مردم نیازمند را در بسیاری از موارد و بدون دلیلهای علمی تحت انواع عکسبرداریهای تشخیصی غیرمفید و غیرضروری قرار بدهند. متأسفانه بیمهها هم در بسیاری از موارد از این اقدامات حمایت میکنند. ولی برای خدمت رسانی به بیماران نیازمند روانی و سوختگی که در نهایت به سلامت عمومی جامعه آسیب میزنند و به نفع بیمههاست که از آنها حمایت کنند حمایت چندانی صورت نمیگیرد.
دکتر محمدباقر صابری زفرقندی، روانپزشک و مدیرکل سابق دفتر سلامت روانی، اجتماعی وزارت بهداشت میگوید: متأسفانه ۳مشکل دیرینه که در تمام کشورهای دنیا وجود دارد و در کشور ما مزمنتر از دیگر کشورهاست، باعث شده تا مبتلایان به اختلالات روانپزشکی از خدمات درمانی محروم شوند. نکته اول انگ ناروایی است که در جامعه به این بیماران زده میشودو به همین علت خانوادهها تمایلی برای بستری کردن بیمارانشان در مراکز درمانی ندارند. نکته دوم اینکه عموما بیماران مبتلا به اختلالات روانپزشکی خودشان را بیمار نمیدانند تا احساس نیاز کنند که درمان شوند. سومین و مهمترین موضوع هم بحث هزینههای اختلالات روانپزشکی است که متأسفانه سازمانهای بیمهگر حمایت خوبی نمیکنند.
دکتر عباسعلی ناصحی، روانپزشک و عضو هیأت علمی دانشگاه نیز درباره دیگر مشکلات این افراد میگوید: در بیمارستانهای دولتی سازمانهای بیمهگر محدودیت سقف بستری ۵۶روز را برای این بیماران اعمال میکنند درصورتی که برای سایر بیماران، این محدودیت را نداریم. اگر روزهای بستری بیشتر باشد بیمهها متقبل هزینه این بیماران نمیشوند. داروهای روانپزشکی که در چند سال اخیر تولید شده و مؤثرتر و کم عارضهتر از دیگر داروهاست هنوز تحت پوشش بیمهها نیستند. خدمات روان درمانی و مشاوره نیز که جزو خدمات ارائه شده به این بیماران است تحت پوشش بیمه نیستند و به ناچار یا پزشک از انجام خدمات سر باز میزند چون بیمار نمیتواند هزینه را پرداخت کند و یا خود بیمار از درمان صرفنظر میکند.
امید به نظام جامع سلامت
دکتر صابری زفرقندی با تأکید بر ضرورت رسیدگی به این موضوع مغفول میگوید:امیدوارم نظام جامع سلامت بتواند مشکل بیماران روانی را در جامعه حل کند. باید بیمارستانهای روانپزشکی و بیماران روانی را هم بهعنوان بخشی از بیماریهای عمومی جامعه دید.
خانوادههایی که یکی از اعضای آنها درگیر بیماری روانی است، حتی اگر تمام امکانات درمانی برایشان فراهم باشد باز هم با دردسرهای زیادی مواجه هستند. خانوادههای این افراد مجبورند ضمن سازگاری با این بیماران با استرس ناشی از علائم بیماری مقابله کنند. بسیاری از خانوادهها هم در برابر رفتارهای غریب و دشوار بیماران روانی ناتوان هستند. عدمهماهنگی و تفاهم در بین اعضای خانواده در شیوه برخورد با بیمار روانی، بیکاری بیمار، عدمسازگاری در زندگی اجتماعی، درک نشدن از سوی جامعه و کمبود اطلاعات در مورد بیمار مشکلاتی هستند که کمبود امکانات درمانی را باید قوزی بالای قوز دانست.